اخبار و مقالات

تاریخ انتشار: 01/03/09

معماری عصبی: چگونه مغز شما به فضاهای مختلف واکنش نشان می دهد

آیا تا به حال نام معماری عصبی را شنیده اید؟ اگر معماران ساختمان ها را بر اساس احساسات، شفا و شادی کاربر طراحی کنند، فضاها چگونه خواهند بود؟ بیمارستان هایی که به بهبودی بیمار کمک می کنند، مدارسی که خلاقیت را تشویق می کنند، محیط های کاری که تمرکز شما را بیشتر می کند…

چگونه مغز شما به فضاهای مختلف واکنش نشان می دهد

این همان معماری عصبی است: طراحی محیط‌های کارآمد نه تنها بر اساس پارامترهای فنی قانون‌گذاری، ارگونومی و راحتی محیط، بلکه بر اساس شاخص‌های ذهنی مانند احساسات، شادی و رفاه.

چند بار به مکانی رفته اید، خواه پارک، پروژه مسکن، مرکز خرید، خانه، ساختمان و احساس افسردگی و اضطراب کرده اید یا برعکس، خوشحال و هیجان زده شده اید؟

به یاد دارم زمانی که در سال 2008 از بارسلونا دیدن کردم و وارد کلیسایی به نام سانتا ماریا دل مار شدم و با احساس گریه کردم: نمی خواستم آنجا را ترک کنم، این یکی از مهیج ترین و استقبال کننده ترین مکان هایی بود که تا به حال دیده بودم و آنجا بودم. من را بی نهایت خوشحال کرد و نمی دانستم چرا.

با پیشرفت‌های علوم اعصاب، اندازه‌گیری این شاخص‌ها و درک اینکه چگونه اشکال، رنگ‌ها و مقیاس‌ها می‌توانند بر ادراک انسان تأثیر بگذارند، هر روز آسان‌تر می‌شوددر حال حاضر، استفاده از دستگاه های MRI و واقعیت مجازی برای درک چگونگی رفتار امواج مغزی در فضاها از طریق بیوفیدبک امکان پذیر است.

به عنوان مثال، با عینک واقعیت افزوده، می‌توانیم پروژه را از قبل به مشتری نشان دهیم و ضربان قلب او را اندازه‌گیری کنیم تا عکس‌العمل او را هنگام دیدن پرسپکتیو درک کنیم.

چگونه شروع شد؟

یکی از اولین کسانی که مشاهده کرد که فضاها بر احساسات تأثیر می گذارد، دکتر آمریکایی بود که واکسن فلج اطفال، جوناس سالک را ایجاد کرددر دهه 1950، یوناس مدتی را در ایتالیا گذراند و متوجه شد که هر بار که از کلیسای سنت فرانسیس آسیزی که در شهر آسیزی واقع شده و در قرن سیزدهم ساخته شده است بازدید می کند، خلاقیت و الهام بیشتری پیدا می کند.

هنگامی که در سال 1962 به ایالات متحده بازگشت، مدرسه ای به نام موسسه سالک برای تحقیقات در زمینه های زیست شناسی مولکولی، ژنتیک، علوم اعصاب و زیست شناسی گیاهی در شهر لا جولا، کالیفرنیا ایجاد کرد.

برای این کار، او از معمار لوئیس کان خواست و درخواست کرد که این پروژه آمیزه‌ای از هنر و علم باشد، جایی که عملکرد و زیبایی‌شناسی در کنار هم قدم برمی‌دارند و دانشمندان را ترغیب می‌کنند تا همانطور که هنرمندان هنر انجام می‌دهند، تحقیق کنندامروزه ساختمان موسسه یکی از باورنکردنی ترین و نمادین ترین ساختمان های ساخته شده در قرن بیستم است.

در واقع، مسیر پیاده روی بین بلوک ها تا ساحل یادآور پیاده روی به سمت محراب کلیسای آسیسی است، همانطور که سالک آرزوی آن را داشت.

چگونه آن را اعمال کنیم؟

دستورالعمل آماده ای برای اعمال معماری عصبی وجود ندارد، اما جزئیاتی وجود دارد که می توان در ساخت فضاها رعایت کرد.

به عنوان مثال، در آکوستیک توجه به صداهای محیط بسته به نوع پروژه مهم استآیا صداهای خیابانی وجود دارد که تمرکز و خواب را مختل می کند؟ آیا استفاده از مواد آکوستیک ضروری است؟ اگر یک محیط کاری است، یک دفتر کار بسیار باز تا چه حد در تولید تداخل دارد؟

در مورد نورپردازی نیز باید نحوه ورود نور به فضا را مشاهده کنیمبدن انسان با نور طبیعی راحت‌تر است، اما در صورت نیاز به نور مصنوعی زیاد، چه نوع رنگ و شدت لامپ نمی‌تواند باعث خیرگی شود؟

اگر یک فضای استراحت مانند رستوران یا حتی یک اقامتگاه باشد، استفاده از چراغ های زرد که دنج تر هستند، ممکن است راحت تر باشداگر بیمارستان باشد، یک محیط درمانی ، شاید رنگ های دیگری مانند آبی و نارنجی که به عنوان طراوت شناخته می شوند، جالب تر باشد.

وقتی صحبت از مبلمان به میان می‌آید، مثلاً در یک مهدکودک، منحنی‌ها جالب‌تر از گوشه‌ها هستند که شبیه خطر و ترس هستند، که می‌تواند باعث ترس و واکنش برخی از کودکان شود.

همچنین مشخص است که پوشش گیاهی با ارتباط با طبیعت همراه است که علاوه بر کمک به بالا بردن کیفیت هوای داخل فضا، آرامش را برای کاربران به ارمغان می آورد.

وقتی از رنگ‌ها صحبت می‌کنیم، می‌دانیم که رنگ‌های گرم مانند نارنجی و قرمز هیجان و حرکت و رنگ‌های سرد مانند آبی و سبز آرامش و آرامش را به ارمغان می‌آورندهمچنین می دانیم که تضاد رنگ باعث ایجاد انرژی و رنگ های مشابه باعث راحتی می شود، بنابراین باید یک مطالعه بسیار قوی در مورد ترکیب رنگی برای اندازه گیری سطح رضایت کاربر وجود داشته باشد.

همه چیز به نوع فضا، نیازهای مشتری و زمینه ساخت بستگی داردو در واقع، در پروژه‌ای که معماری عصبی را در نظر می‌گیرد، فقط یک مورد برای تمرکز بر روی آن وجود ندارد، در نهایت این نقطه تلاقی همه موارد است: رنگ، نور طبیعی و مصنوعی، محوطه‌سازی، مقیاس، مصالح...